۱۳۹۵ تیر ۱۰, پنجشنبه

خاطره تکمیلی

سال اول راهنمایی تو مدرسه معلم ،شهریار درس می خوندم زنگ تفریح یک پسره داشت از پنجره اتاق معلم ها رو نگاه می کرد ناظم مدرسه که می خواست بره اداره آموزش و پروش و چوب و ترکه دستش نبود با دیدن اون پسر با کف دستش به باسن پسر زد و در حالی که عجله داشت با لبخندی به لب راهی اداره شد همه کسانی که شاهد ماجرا بودن خندیدن اون پسر که کونده پُررو بود برگشت گفت: "کیر خر"
اونجا بود که فهمیدم انگار هرکی از پنجره، اتاق معلم ها رو نگاه کنه از تنها جایی که کتک می خوره در کونشه 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر